توضیحات
پیشنهاد ویژه استاد همتی
کتاب متنی کتاب صوتی (MP3) :خواستن توانستن است نویسنده : جول اوستین
جول اوستین را همه ما می شناسیم واعظ و سخنران مشهوری که نه تنها توانسته زندگی فوق العاده ای برای خود بسازد بلکه به انسان های زیادی در سر تا سر دنیا کمک کرده تا زندگی موفق داشته باشند و به رویاها و آرزوهای خود برسند و مفهوم خواستن توانستن است را به واقعیت تبدیل کنند.
جول اوستین سخنرانی ها و کتاب های زیادی دارد که در این سخنرانی ها و کتاب ها راهکارهایی بسیار کاربردی و عالی ارائه می دهند.
ما در اینجا قصد داریم کتاب خواستن توانستن است ، او را معرفی کنیم.
این کتاب در هشت فصل بسیار مفید نوشته شده که من به خاطر علاقه ام به این کتاب خلاصه ای از نکات مهم هر فصل را در یک مقاله جداگانه برای شما نوشتم تا اگر فرصت خواندن این کتاب را ندارید بتوانید با این خلاصه ها نکات خوبی یاد بگیرید و در زندگی تان پیاده کنید.
آری؛ « خواستن توانستن است »
کتاب خواستن توانستن است، شامل فصل های زیر است که اگر تا آخر این سری مقالات با ما باشید میتوانید خلاصهی کاربردی همهی فصلها را همینجا در سوخت جت بخوانید: (برای دسترسی سریع میتوانید روی لینک فصلها برای باز کردن مقاله آن فصل کلیک کنید)
- فصل یک: داشتن رویای بزرگ
- فصل دو:تمرکز بر هدف
- فصل سه: خوشبینی و بالا بردن سطح انتظارات
- فصل چهار: نگرش مثبت
- فصل پنج: متعهد شدن به عالی بودن
- فصل شش:همیشه در حال رشد و پیشرفت بودن
- فصل هفت: خدمت به دیگران
- فصل هشت: مشتاق ماندن
امروز و در اولین قسمت از این مقاله، میخواهیم فصل اول را با هم بررسی کنیم.
فصل اول | رویای بزرگ در سر بپرورانید
در فصل اول این کتاب جول اوستین از ما می خواهد رویاهای بزرگی در سر بپرورانیم و برای رویاهایمان نمادهایی تهیه کنید تا زودتر به آن ها برسیم. کتاب با مثالی از بازیگر معروف آمریکایی جیم کری شروع می شود.
جیم همیشه آرزوی بازیگر شدن داشت اما هیچ وقت نقش خوبی به او پیشنهاد نمی شود و همیشه به در بسته می خورد. جیم در خانواده فقیر و در یک ون فولوکس بزرگ شده بود و شاید به اعتقاد خیلی ها شانسی برای بازیگری نداشت. او یک روز که به خاطر پیدا نشدن نقش خوب خسته و نا امید بود با ماشین قدیمی اش به سمت تپه ای رفت و از بالا به شهر نگاه کرد.
در همان لحظه فکری عجیب به ذهن جیم رسید و او دست به کار عجیبی زد. اشتباه نکنید او از بالای تپه خودش را پایین پرت نکرد بلکه یک چک ده میلیون دلاری در وجه خودش نوشت و پشت آن ذکر کرد:
به خاطر ایفای نقش در یک فیلم پرطرفدار.
خب شاید این کار از نظر خیلی ها احمقانه به نظر برسد اما او هر وقت نا امید می شد به این چک نگاه می کرد و با انرژی به تلاشش ادامه می داد. چند سال بعد او تبدیل به یک کمدین معروف در آمریکا شد که برای هر فیلم حقوقی بین پانزده تا بیست و پنج میلیون دلار دریافت می کرد.
شاید شما قدرت تصور و خیال پردازی را باور نکنید اما طبق گفته محققان شما به سمت چیزی خواهید رفت که بیش تر اوقات در حال مرور آن هستید. این سوال را از خود بپرسید و صادقانه جواب دهید:
- من بیش تر وقت اوقات به چه چیزی فکر می کنم؟
- تصور من از آینده چگونه است؟
- خودم را صاحب یک خانه بزرگ، شغل خوب، خانواده سالم و موفق می بینم؟
- یا این که یک انسان شکست خورده، ناموفق و بیمار را در آینده خودم تصور می کنم!
در هر دو صورت شما در راه رسیدن به تصورتان هستید. شما یک بار قرار است زندگی کنید پس لذت رویاهای بزرگ و رسیدن به آن ها را از خود نگیرید. جرات داشته باشید و رویای بزرگ در سر بپرورانید.
» نماد رویایتان را فراموش نکنید
رویاهای هر کدام از ما متفاوت است.
شاید کسی رویای یک تجارت بزرگ در سر دارد، یا می خواهد رتبه کنکور به دست بیاورد یا ارزوی بچه دار شدن دارد، شاید هم می خواهد بزرگ ترین هتل کشور را بخرد. یا ممکن است رویای معلم شدن در سر داشته باشد.
در هر صورت هر رویایی که دارید در مرحله اول نترسید و فکر نکنید که این رویای شما در شرایط کنونی تان محال و غیر ممکن است. در حقیقت افراد موفق زیادی از نماد رویاهایشان کمک گرفتند و بعد این رویاها را به واقعیت تبدیل کردند.
مثل همان جیم کری که شاید به خاطر فقر خانوادگی اش هیچ کس تصور نمی کرد بتواند تبدیل به یک ستاره سینما شود و میلیون ها دلار درآمد داشته باشد.
تخیل بشریت را از میان عصرهای تاریک به وضع فعلی تمدن رسانده است. تخیل باعث شد که کلمب قارۀ آمریکا را کشف کند. تخیل باعث شد که فرانکلین برق را کشف کند.
نکته ای که به جیم کری و خیلی های دیگر کمک کرده تا به موفقیت برسند، نمادی بود که برای رویای خود تهیه کردند. جول اوستین از ما می خواهد نمادی برای رویایمان داشته باشیم و همیشه آن را نگاه کنیم تا روزی که به رویای مان می رسیم، نا امید نشویم. مثل جیم کری که چکی در وجه خود کشید و در هنگام نا امیدی به آن نگاه می کرد، شما هم باید نمادی برای رویای تان تهیه کنید.
اجازه دهید یک مثال دیگر از فصل اول کتاب خواستن توانستن است، برایتان بنویسم. جول می گوید دوستی داشت که سال ها صاحب فرزند نمی شدند. به دکترهای زیادی مراجعه کرد اما نتیجه نگرفتند. تا این که این دوستش تصمیم می گیرد نماد رویایش که همان بچه دار شدن بود، تهیه کند.
او به سراغ درست کردن اتاق کودک می رود و وسایلی را که یک کودک نیاز دارد، تهیه می کند. خیلی ها این کار او را مورد سرزنش قرار می دهند اما چند وقت بعد او نه تنها به آرزویش می رسد، بلکه صاحب دو قلو می شود.
رویا و هدف شما هر چه که باشد، هر چه قدر بزرگ و به خیال اطرافیان تان دست نیافتنی، سعی کنید برای آن نمادی بخرید و جلوی چشم تان قرار دهید. این نماد علاوه بر این که به کائنات انرژی مثبت می فرستد، باعث می شود هر لحظه به یاد رویا و هدف تان باشید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.
مثلا اگر آرزو دارید خانه ای بخرید یک کلید به دسته کلیدتان اضافه کنید و به خودتان همیشه یادآور شوید که این کلید خانه جدیدتان است که به زودی آن را خواهید خرید. از ته دل یقین داشته باشید که اگر با تمام وجودتان بخواهید بدون شک خدا هم کمک تان می کند و به هدف تان می رسید.
فراموش نکنید اگر دور نمایی برای آینده تان نداشته باشید، روزهایتان تکراری خواهد گذشت و سرگردان دور خود خواهید چرخید اما نمادها به شما کمک می کنند تا هدف هایتان را به طور مستمر مرور کنید و باور داشته باشید که آن ها دست یافتنی اند. و هر باوری بدون شک تبدیل به واقعیت می شود.
در فصل بعد هم با ما همراه باشید تا خلاصه ای کاربردی از فصل دوم این کتاب را با هم مرور کنیم. در فصل دوم درباره تمرکز بر اهداف صحبت خواهیم کرد.
قبل از این که به سراغ فصل بعدی برویم، دوست دارم از شما بخواهم همین حالا نمادی برای رویتان تهیه کنید و در زیر این مقاله برای ما از نمادهای اهداف تان بنویسید.
فصل اول خواستن توانستن است : رؤیایی بزرگ در سر بپرورانید
دورنمای واضحی را برای آینده خود داشته باشید و رؤیای بزرگی را در سر بپرورانید. باور خود را به خداوند افزایش دهید. این باور محدودکننده را کنار بگذارید که اگر خواستهای بزرگ از خداوند داشته باشید، نشانه خودخواهی و حرص و طمع است.با خداوند راحت باشید، از او خواسته های بزرگ داشته باشید. هنگامی که شما خواستههای بزرگی داشته باشید و بخواهید برای خود و خانواده تان استانداردهای جدیدی تعریف کنید، آنگاه خداوند شادمان میشود و به فرشتگان درگاهش فرمان می دهد هر چه سریعتر دست به کار شوند، زیرا بنده اش درخواستی دارد و در عین حال به قدرت خالق اش ایمان راسخ دارد. آن لحظه است که ناگهان افراد مناسب در مسیر شما قرار میگیرند، وامهای لازم فراهم میشوند و همه چیز دست به دست هم میدهند تا رؤیای شما به واقعیت تبدیل شود.
فصل دوم خواستن توانستن است : بر روی هدف متمرکز بمان
دومین ویژگی انکارناپذیر افراد برنده این است که آنها مسیر منحصربه فردی را انتخاب میکنند و تا زمانی که به مقصد نرسیدهاند، بر روی هدف خود متمرکز باقی میمانند. یادتان باشد که هرگز نباید نگران حرف دیگران باشید. شما نمیتوانید همه را از خودتان راضی نگه دارید. اگر میخواهید نظر همه را جلب کنید و تأیید همه را داشته باشید، آنگاه زندگی پر از فشار و محدودیتی را تجربه خواهید کرد. باید این حقیقت را بپذیرید که هرگز امکان ندارد همه افراد شما را دوست داشته باشند. روزی فرا نمیرسد که هیچ منتقدی نداشته باشید. حتی اگر همه کارهایی را که آنها بگویند انجام دهید، باز هم نقصی را پیدا خواهند کرد تا شما را مورد انتقاد قرار دهند. تا زمانی که دست از راضی کردن دیگران برندارید، هرگز به آزادی دست نخواهید یافت. به دیگران احترام بگذارید، با آنها مهربان باشید؛ اما به یاد داشته باشید شما موظف نیستید که دیگران را خشنود سازید. هر صبح هنگامی که از خواب برمیخیزید، به خود یادآوری کنید که باید به دنبال خواسته های قلبی خود بروید. شما باید به همان شخصی تبدیل شوید که برای آن خلق شدهاید.
فصل سوم خواستن توانستن است : خوشبین باشید و سطح انتظارات خود را بالا ببرید
افراد برنده، این ویژگی سوم یعنی داشتن انتظارات عالی را در خود پرورش دادهاند و آن را به بخشی از عادت فکری خود تبدیل کردهاند. این کافی نیست که تنها انتظار منفی نداشته باشید، بلکه شما باید انتظارات سطح بالایی داشته باشید. تنها در این صورت است که به حداکثر توانایی تان دست خواهید یافت. آیا انتظار دارید که رؤیای شما به واقعیت تبدیل میشود؟ آیا انتظار دارید که زندگی طولانی سرشار از نعمت و سلامتی را در پیش رو داشته باشید؟ به نوع انتظارات خود توجه کنید. شاید یکی از خواسته های شما این است که ازدواج کنید. اما تا زمانی که با خود میاندیشید: «من هرگز با فرد مناسبی ملاقات نمیکنم، زمان زیادی گذشته است و من دیگر پا به سن گذاشته ام.» در این حالت شما به خواسته تان دست نخواهید یافت. به جای اینگونه اندیشیدن، سطح انتظارات خود را تغییر دهید و به خود یادآوری کنید که در مکان و زمان درست با فرد مناسب ملاقات خواهید کرد…
فصل چهارم خواستن توانستن است : نگرش مثبت همه چیز است
نگرش مثبت، چهارمین ویژگی انکارناپذیر افراد برنده است. این خودِ ما هستیم که نوع نگرشمان را انتخاب میکنیم. میتوانیم تصمیم بگیریم که شاد باشیم و نیمه پُر لیوان را ببینیم، انتظارات خوب داشته باشیم و باور داشته باشیم که رؤیاهایمان تحقق مییابند و یا اینکه منفیبافی را برگزینیم و بر روی مشکلات تمرکز کنیم و با ناامیدی و احساس سرخوردگی هر روزمان را سپری کنیم. نوع نگرش شما تنها به انتخاب خود شما بستگی دارد. هیچکس نمیتواند شما را مجبور کند که چه نوع نگرشی داشته باشید. اما باید بدانید اگر نگرش مثبت را برگزینید، زندگی بسیار سادهتر و بهتر میشود. هنگامی که از خواب برمیخیزید، تصمیم بگیرید امروز شاد باشید. تصمیم بگیرید که قدردان و شکرگرار باشید. تصمیم بگیرید که به نیمه پُر لیوان نگاه کنید. تصمیم بگیرید که بر روی احتمالات متمرکز شوید. معمولاً افراد به صورت خودبخود دارای نگرش مثبت نیستند. اگر به صورت ارادی نگرش مثبت را انتخاب نکنید، پیش فرض ذهن شما نگرش منفی است. نگرشی که میگوید: «من امروز حس کار کردن ندارم. من با مشکلات زیادی مواجه خواهم شد. هیچ چیز خوبی در آینده من وجود نخواهد داشت.»…
فصل پنجم خواستن توانستن است : متعهد شدن به عالی بودن
ما در جامعهای زندگی میکنیم که متوسط بودن به امری عادی تبدیل شده است. اکثر مردم تنها به اندازهای تلاش میکنند که بتوانند گذرانِ زندگی کنند. اگر مراقب نباشید، شما هم گرفتار این نوع ذهنیت میشوید که دیر به سر کار بروید و زود هم از کار خلاص شوید و فقط از بخش کوچکی از تواناییهای خود استفاده کنید. اما لطف و رحمت خاص خداوند شامل حال افراد متوسط نمیشود. رحمت خاص خداوند تنها شامل افرادی میشود که از حداکثر توانایی و پتانسیل خود استفاده میکنند. به همین دلیل متعهد شدن به عالی بودن را به عنوان پنجمین ویژگی افراد برنده در نظر گرفتهام. اگر شما به عالی بودن متعهد شوید، در تمام لحظات تمام تلاش خود را میکنید که چه کسی شما را ببیند یا نه و همیشه اضافه بر آنچه وظیفه شماست، انجام خواهید داد. افراد متوسط همواره در حال غز زدن و شکایت کردن درباره همه چیز از جمله کارشان هستند. آنها از اینکه چقدر به آنها مسئولیت واگذار کردهاند، شاکی هستند. اگر میخواهید همواره فردی برنده باشید، باید مراقب باشید که گرفتار ذهنیت متوسط بودن نشوید…
فصل ششم خواستن توانستن است : همواره در حال رشد و پیشرفت باش
بسیاری از افراد به سطح به خصوصی رسیدهاند، مدرک تحصیلی دریافت کردهاند، خانه رؤیاییشان را خریداری کردهاند و بعد از آن دیگر پیشرفتی نکردهاند و سالها در همان سطح ماندهاند. تحقیقات نشان میدهد پنجاه درصد از کسانی که تحصیلات دانشگاهی را به پایان رساندهاند، دیگر هرگز کتابی را نخواندهاند. یکی از دلایل این است که آنها یادگیری را مساوی با تحصیلات رسمی میدانند. یادگیری و آموزش را تنها مربوط به بخشی از زندگی میدانند و میگویند: «من دیگر به اندازه کافی یاد گرفتهام و مدرک تحصیلی دریافت کردهام و هم چنین شغل خوبی نیز دارم.» اما باید بدانید که یادگیری مادامالعمر یکی از هشت ویژگی اصلی افراد برنده است. خداوند ما را خلق نکرده است که به سطح معینی دست یابیم و در همان سطح بمانیم. مهم نیست که نُه سالتان باشد و یا نود سالتان! شما باید بخشی از زمان روزانهتان را به یادگیری اختصاص دهید. مهارتهای خود را بالا ببرید و در هر کاری که انجام میدهید بهتر و بهتر شوید…
فصل هفتم خواستن توانستن است : به دیگران خدمت کنید
اغلب مردم شادی را به معنای واقعی تجربه نکرده اند، به این دلیل که آنها فقط به خودشان فکر میکنند. فقط اهداف، رؤیاها و مشکلات مربوط به خودشان برایشان مهم است. این نوع نگرش خودبینانه باعث محدود شدن آنها میشود. اگر میخواهید به سطح بالاتری بروید، باید نگرش خودبینانه را کنار بگذارید. شما خلق شده اید تا ببخشید. خداوند افراد را به منظور خاصی در مسیر شما قرار میدهد تا شما وسیله ای برای یاری رساندن به آنها شوید. هر روز صبح باید از خودتان بپرسید: «خداوندا، رسالت امروز من چیست؟ مرا یاری کن که متوجه شوم چه کسانی به کمک من نیاز دارند.» هنگامی که شما به دیگران خدمت کنید، در اصل در حال خدمت به خداوند هستید. هنگامی که کاری را برای دیگران انجام دهید، در حقیقت آن کار را برای خداوند انجام داده اید.
فصل هشتم خواستن توانستن است : همواره آتش اشتیاق خود را شعلهور نگه دار
هشتمین ویژگی انکارناپذیر افراد موفق این است که آنها همواره با اشتیاق هستند. اکثر افراد، شور و اشتیاق واقعی را از دست داده اند. آنها هدفگذاری میکنند و درباره رؤیاهای خود هیجانزده هستند، اما دیری نمیگذرد که با اولین شکست، هیجان آنها فروکش میکند و بعد از آن بدون هیچ اشتیاقی زندگی را سپری میکنند. از خواب بلند میشوند و بدون هیچ احساسی به سرکار میروند و به خانه بازمیگردند.خداوند لطف خاص خود را نصیب کسانی نمیکند که فقط روزها را یکی پس از دیگری میگذرانند. او ما را به عنوان تصویری از خودش خلق نکرده است، او ما را اشرف مخلوقات خطاب نکرده است تا زندگی خود را بدون اشتیاق سپری کنیم. شاید در مسیر دستیابی به رؤیاهایتان شکستهای موقتی وجود داشته باشد، شاید روزهایی باشد که همه چیز بر وفق مراد شما نباشد، اما بدانید که هر روز میتواند یک شروع دوباره باشد. اگر در شرایط سخت تسلیم نشوید و اشتیاق خود را از دست ندهید، دیری نمی گذرد که شرایط به سود شما عوض میشود.
اولین کسی باشید که برای “کتاب خواستن توانستن است” دیدگاه میگذارید;