نامه یک کودک 30 ساله به خداوند استاد امیر همتی پادکست شماره 10
پادکستی که روبروی شماست توسط الهام قلبی بر من خوانده شدند
و من پیام رسانی هستم که این پیام عشق را به گوش شما می رسانم.
هر آنچه در پادکست های برگزیده گفته میشود
منابعی از مطالب قرآن و باور های توحیدی است که در مسیر درک آموزش قانون جذب ، درک موفقیت و خوشبختی به آن نیاز داریم.
دسته بندی این پادکست ها به بخش های انگیزشی الهام بخش و آرامش بخش میباشد
که با ظرافت بسیار بالایی برای اولین بار در جهان قوانین قرآنی و لایف استایل یکتاپرستی و موفقیت با یکدیگر به اتصال میرسند
و شاهکار هنری را خلق میکنند که جان هر شنونده ای را به پیغام جانان متصل میکند
با گوش جان سراغ این کلمات ملکوتی برویم
نامه یک کودک 30 ساله به خداوند
یه روزایی
یه وقتایی
یه لحظه ای هایی
اینقدر قلبت گیر یه حادثه میشه که خدا رو فراموشت میشه
اینقدر سرگرمی
اینقدر سرت شلوغه
اینقدر اطرافت رو پر کردن که یادت میره از کجا اومدی و کی همراته و کی هواتو داره
همه ما آدما یه کودک درون داریم
هر چقدر هم بزرگ بشیم بازم اون کودکه زنده اس و نفس میکشه
امروز اون کودک 30 ساله درون با خداش خلوت کرد
امروز همون روزیه که دو تا چایی میریزی و با خدا گپ میزنی
هندزفری رو بزن تو گوشت و پای حرفای دل خداوند بشین
کودک درون یک انسان 30 ساله با خداوندش صحبت میکند
با این پادکست فقط میشه پرواز کرد و رفت
نامه یک کودک 30 ساله به خداوند
خدایا باز هم سنگم به شیشه خورد
دل شکستم. دل بریدم. دل زدم
تیرم خطا رفت
ناامیدم
بد زدم
سرشکستم. سر به دارم
سرحدم. پُرم پُر
عادت کردم وقتی زورم به مشکلات نمی رسد سراغت بیایم
خجالت میکشم که شکایت کنم
صورتم را سیلی زدند
دست رد به سینه ام زدند
ببین دست و پایم خاکی شده
ببین لباس های قشنگم پاره شده
اشکهایم را ببین
خدایا! خجالت میکشم به چشمانت نگاه کنم
باز هم سرم به سنگ خورد اما توبه نکردم
وقتی تو را نگاه میکنم تو لبخند میزنی. این بیشتر مرا شرمنده خودم می کند
نامه یک کودک 30 ساله به خداوند
امروز وقتی دورم را گرفتند وقتی مرا کتک زدند وقتی مرا طرد کردند، با تمام زور و تلاش می خواستم کنارشان بزنم
می دانستم زورم بیشتر است اما آنها زیاد بودند. مرا زدند
ببخش که آن لحظه روی تو حساب نکردم
گاهی وقت ها که تنها می شوم، معنایش این است که همه را کنار میزنی چایی میریزی برای خودم و خودت
با تو تنهایی معنایی ندارد
مانده ام اگر تو را نداشتم چه میکردم
شانه ات را بیاور می خواهم آرام بخوابم. خدای دوست داشتنی ام
جانم فدای تو
تو که نمی توانی آغوشم نگیری
تو نمیتوانی عاشقم نباشی، بهترین بهانه برای زندگی
کودکت را در آغوش میگیری
کودکت را در آغوش میگیری
نامه یک کودک 30 ساله به خداوند
بر قلمت، بر زمینت بر آسمان و ستاره ها و ماهت بر نفس سوگند خوردی
بگذار من قسم بخورم
خدایا قسم به لحظه ای که دلم را شکستند و جز تو مرهمی نبود
قسم به لحظه ای که مرا فروختند و جز تو خریداری نبود
قسم به لحظه تنهایی ام که جز تو همراهی نبود
قسم به لحظه ای که دوستم نداشتن و عاشقی جز تو نبود
قسم به لحظه ای که از همه بریدم و جز تو حسابگری نبود
قسم به عشق که معنایش تو بودی
قسم به خودت که هیچ کس مثل تو نبود
گاهی وقت ها پیش خودم فکر میکنم چقدر ثروتمندم
چقدر موفقم
چقدر قدرتمندم
چقدر چقدر چقدر
من چی از خودم دارم
هر آنچه هست تویی
اول خدا، دوم خدا آخر خدا
مهم اینست یکی هست پای ثابت تمام بهانه هایت نشسته
مهم اینست که او اشک هایت را می بیند و پاکشان می کند
مهم اینست که فقط وقتی می گذارد تو گریه کنی که مطمئن باشد قویتر می شوی
مهم اینست نظر او را جلب کنی
روی او حساب باز کنی
از روزی او بخوری
برای او زندگی کنی
به عشق او نفس بکشی
به عشق او ببخشی و به عشق او عشق بورزی
او خداست
توجه : برای پخش موزیک لطفا روی ” دکمه پلی ▶ ” زیر کلیک کنید و از موزیک لذت ببرید !
لینک دانلود پادکست شماره 10 (نامه یک کودک 30 ساله به خدا)
دانلود با کیفیت 320p
دانلود با کیفیت 128p
دیدگاه و نتایچ و تجربیات ارزشمند خودتان را ، زیر همین پادکست زیبا برای هزارن نفر کامنت بگذارید
عالی خدایا شکرت.